چقدر دوست داشتم فضا نورد بشم...
دوست داشتم برم جایی که هیچکی نباشه...
چقدر وابستگیام کم بود...
چقدر (بزرگ) بودم....
و
حالا....
چقدر با زمین اخت شدم....
دوست ندارم تنها بشم...
چقدر وابسته ام...
چقدر (کوچکم)...
و
الهی و ربی من لی غیرک؟
......
اگه با این کوچکی بیام پیش شما
........
من که هیچی نخواهم داشت.......
عاجزانه از شما خواستارم
که ذره ای(بزرگ) شوم و
با شوق تمام بیایم........
هرچقدر هم بزرگ باشیم تنها تغییری که ایجاد میشه اینه که شوقمون به او زیاد تر میشه و او از روی مهربانیش بیشتر ما را دوست میدارد ولی
همواره
و همواره میشود و باید گفت « من که هیچی نخواهم داشت »
یا رفیق من لا رفیق له
خدا بهمرات
چی بگم !!
شاید هم بشه گفت
خدایا هر چی که دارم ازم بگیر
تا وقتی به درگاهت میام
بگم ای محبوبم !
هیچ ندارم و هیچ نمی خواهم جز تو را
هیچ نیستم بی تو
انا عبدک الضعیف الذلیل المسکین المستکین...
سلام
پیشرفت چشمگیری داشتی
وبلاگت خوب پر مایه شده
موفق باشی
سلام برسون
سلاااااام.....
نمی دونم الان حالمو می دونی یا نه اما......از عشق یار لبریزم و از دوریش اشک ریزان...
الهی...
تنها تویی در خلوت تنهاییم بگذار در این تنهایی پنهان بمانم...
همزاد جونم دیدی برگشتم.......!!!!!!!
سلام
خوبی
ببخشید این چند وقته نتونستم سر بزنم
حالم جا نبود
سرفه امانم رو بریده
وبلاگت روز به روز داره جالبتر میشه
سلام برسون
خداحافظ
سلام
کوتاه و مختصر و مفید
پیشنهاد من در لینک زیر هست
مطالعه کن
اگر بیشتر توضیح خواستی
یا غیمت خواستی
تماس بگیر
http://www.camerashop.ir/Page/1.aspx